پست 1

آیلین خاله سلام

آیلین خانوم تا الان 3سال و 8 ماه داره و 3فروردین 4 سال آیلین تموم میشه.

الان هم داره پیش عزیزش شام میخوره به قول خودش زبون بع بعی میخوره.آیلین کلاس زبان هم میره والان فونیکس 2 هست

آیلین خانوم اومده پیش من میگه خاله:واتز یور نیم!!!!!!!!

آیلین خانوم ما یه دونه فرزند هست در حال حاضر.یه روز به من میگفت خاله به مامانم بگم یه خواهری برادری واسه من بیاره من تنهام

این حرف آیلین واسه ما جالب بود.مامان آیلین متخصص قلبو عروق هست و کمتر پیش آیلین خانوم هست و بابای آیلین خانوم مهندس عمران هستو حقوقدان هم هست

آیلین خیلی باهوش و شیطون شده.یه وقتایی یه حرفایی میزنه بیشتر از سنش.

و اما غذا خوردن آیلین وای که چه دردسری داره انقدر باید التماس این خانوم کنیم تا یه کوچولو غذا بخوره بهش گفتیم یه آقای اطلاعاتی داریم که اگر شیطونی کنی یا غذا نخوری میبره تو رو پیش خودش.

جالبه الان هم که میخواد شام بخوره داره میگه به آقای اطلاعاتی بگین آیلین غذا خورده!!!!!!

بعضی از مکالمات آیلین:

ـ آیلین:مبلامون 7 نفره هست من.خاله بابابزرگ و عزیز روش میشینیم

بابابزرک داره میخنده

ـ عزیز:آقای اطلاعاتی برو دختر من داره شامش رو میخوره

ـ عزیز:پلوت هم بخور

ـ آیلین :نه

ـ آیلین خطاب به من:خاله حواست پرت شد؟

رفت بغل بابا بزرگش و بابا بزرگش رو بوس کرد

یکی از جمله های آیلین این هست:آهای آهای نقاره حسنی سواد نداره

این جمله رو تازه یاد گرفته بود و به من و عزیز و مامانش هم میگفت